4- (در برخورد با چنتا دختره زیبا) هنوز فصله هلو نشده
5- (در برخورد با چنتا دختره کم سن) اِ مهد كودك تعطیل شد شما اومدین
بیرون.
6- حاج خانومم ماچ خانوم
۷- آهای خانوم كجا كجا
۸- از اون بالا كفتر می آید ۹- آخ چشم ..فدات بشم ۱۰- نازتو بخورم ..شب شام نخورم 11- خانونم شما دو تا سه قلوئید؟ 13- این روزها همه به من شماره می دهند شما چطور ؟ 12- دهات چه خبر؟
14- فدات و بخورم
15- قربونت بچسبم
16- فدات بگردم
17- خودت مگه خواهر مادر نیستی؟
18- خانوم جیگرتو واسم بلوتوث میکنی؟
19- جیگرتو یواشکی بخورم
20- ببخشید شما چقدر شبیه دوست دختره آیندهء من هستین
21-هندونه بیار قاچ کنم لباتو بیار ماچ کنم
از دختری که بدت اومده: انشاالله مثل زهره سی دیت بیاد بیرون
به دختر چادری: بعضی ها پول ندارند توی چادر زندگی میکنند
باز هم به دختر چادری : راست میگن چادریها کچل هستند چادر سر میکنند
به دختر عینکی : شما اگر عینکت را برداری سیاه وسفید میبینی
به دختر خوش هیکل: بابای شما بنا بوده که هیکل به این قشنگی را برات درست کرده
به یک دختر معمولی : میتونم شماره کفشت رو بردارم یه زنگ بزنم
به یه دختری که دماغش دراز است: دماغت رو بده بانک بهره اش رو بگیر
اینم چند تا متلک که به دخترهای دماغ عملی میتونید بندازید!
زمستان سرد نیست درد است وقتی دستانم تنها مرادراغوش میگیرند......زمسان امد ومن بعد هر سرفه ای اشک میریزم نه از درد بلکه از غم نداشتن کسی که احوالم رابپرسدنمیدانم چند زمستان دیگر باید درسرمای نبود تو بلرزم وتو نیایی.............نمیدانم در این سرما کجایی و نمیدانم بالبخند های کی دلگرم میشوی ولی بدان من هنوز زانوانم را دراغوش کشیده وبارویای امدن تو دلگرم میشومای غریبه ی اشنا زمستان امسال مثل کودکی که چشم به اسمان دارد وچشم انتظار برف است من چشم به در دارم وانتظار امدن تورامیکشم
ادم گاهی تهی میشود....خالی میشود ..دلش یک گوش میخواهد ک برایش حرف بزند..غربزند..دلش میخواهد زیر دوش اب برای خودش اشک بریزد...دلش میخواهد زیرباران ساعت ها قدم بزندوخیس شود..دلش میخواهد برود ولی نرسد...دلش میخواهد فقط به صدای باران گوش دهد..دلش میخواهد چشمانش را ببندد وبه هیچ چیز فکرنکند..دلش میخواهد خودش رالوس کند ودلش یک اغوش امن میخواهد...اما افسوس که........... به اون نمیزسم ولی خیلی چیزارو یادگرفتم یادگرفتم به خاطرکسی که دوست دارم باید دروغ بگم..یادگرفتم هیچکس ارزش شکوندن غرورم رونداره.....یادگرفتم برای اینکه بفهمم چقدردوستم داره هرروز به یک بهونه دلشو بشکونم..یاد گرفتم بهش فرصت جبران ندم..میخوام دلمو بشکونم ..خوردش کنم تاعاشق نشه تادیگه کسی رو دوست نداشته باشه میخوام همونی بشم که ازسنگ بود ودور وبرش دیواری ازسکوت وبی تفاوتی...........میخوام تنها باشم......
دلم ک کوچه میخواهد...بی بن بست وبارانی نم نم ..ویک خدا که کمی باهم راه برویم.. تا دستانش نوازشگر دستانم شود وبعد از مدت ها دردودل کنم با خدا باکسی که میدانم میداند تاچه حد تنها و دلگیرم دلگیرم از ادماش از حرف های بنده هاش.... این روزها میگذرند ولی من ازاین روز ها نمیگذرم.....................زندگی زیباست...به زیبایی چشم های پف کرده از هق هق شبانه...به زیبایی بغض نفس گیر روزانه به زیبایی قلب تکه تکه شده ازشکست های بیشمار..به زیبایی نفسی که به سختی بالا میاید..به زیبای تمام شدن تدریجی من.......عذاب یعنی تو صاحب ارزویی باشی که شیرینی تعبیرش ارزانی دیگریست..... دلم میخواد وقتی پیر شدم ودخترم ازم پرسید عشقت کی بود به گوشه اتاق اشاره کنم و بگم اونی ک اونجا نشسته
من اگرگاهی عاشقانه مینویسم نه عاشقم ونه شکست خورده........فقط مینویسم تاعشق یاد قلبم بماند..من دراین غوغای خیانت ها..دروغ ها ..هوس ها تمرین ادم بودن میکنم...شب میشه چراغ اتاقو خاموش میکنی پتورومیکشی روسرت گلوت درد میگیره..صدات بالا نمیاد..چونت میلرزه..نبضت تند تند میزنه..یه قطره اشک از گوشه چشمت میاد...میخندی وبه خودت میگی بیخیال رفت ک رفت...یهو قلبت درد میگیره بغضت میترکه..زمینوچنگ میزنی وبه یه بی معرفت فکرمیکنی..به خودت میگی گریه نکن تو قویتر از این حرفایی..اما گریه ات بیشتر میشه میری تو فکر..کم کم بیحال میشی و خوابت میبره اینه برنامه هرشب زندگیت بعد رفتنش......تنهام بودم چون کسی رو پیدا نکردم ک بتونم تهاییمو باهاش تقسیم کنم...تنها شدم چون کسی که تنهاییموباهاش تقسیم کردم نخواست باورم کنه...تنها میمونم چون احساساتی نیستم امااحساسم تحمل تنها شدن دوباره رو نداره.من به تاوان سادگیم تنها شدم...خوش بحالت غریبه کسی ک دنیای من است چنان غرق تو شده ک بخاطر تو مرا نادیده میگیرد........اشک هایم را...دلتنگی هایم را.نگاهم را....بغض هایم را میبیند وچشمهایش رامیبنددفقط به خاطر تو!من مغرور را به جایی رساند ی که بغض وجودم را فرا گرفته........حساذت به تو..خوشبحالت غریبه
یه دختراصلا دوست نداره جلوی کسی کم بیاره ولی من یه جا خیلی بد کم اوردم وقتی کنارم ایستاده بود کم اوردم و تونستم تو چشاش نگاه کنم...من کم اوردم نتو نستم سرمو بلند کنم حالا میفهمم چقدردرد داره حس خواستن کسی که هیچ حس خاصی بهت نداره...اروم بگیر دلم اون بدون تو ارومه....دیگر کم اورده از اینکه غصه هایم را پشت لبخندی مصنوعی پنهان کنم از اینکه تنها پناه بی کسی هایم به جای اغوش او کنج اتاق باشد خدایا کم اوردم .......کم اوردم وقتی همش زانوهایم را دراغوش میگیرم وبه روزهایی فکرمبکنم که هرگز نخوهد رسید.... همه مرا باخنده های بلند میشناسند بیچاره بالشم فقط او مرا باگریه های بی صدا میشناسد....کم می اورم وقتی میبینم اون کسی که تمام زندگی منه منت دیگری رامیکشد...کم اوردم وقتی دستانم لمس اغوشش راهرشب فقط خواب میبینند.....کم اوردم دربرابر فشار های بغضی که میخواهد بترکد وچشمانی مملو از اشک ولی شانه ای رانمیابند.........سخته باور نبودنش نبودن کسی که میتوانست باشد امانخواست............ومن باز اورا به خدایی میسپارمش که نخواست اورا به من بسپارد.......
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان نوای عاشقان و آدرس mamadtanha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.